ردیف | نـــــامــ نـــوا | مشاهده دمــو | دریافت کد |
1 | راهــیــان نــور | مشاهده دمــو | دریافت کد |
2 | راهــــیــان نــور | مشاهده دمــو | دریافت کد |
3 | راهـــیــــان نـــور | مشاهده دمــو | دریافت کد |
4 | راهــــیـــــان نــــور | مشاهده دمــو | دریافت کد |
5 | راهــــیـــــان نــــــور | مشاهده دمــو | دریافت کد |
6 | ایــــن خــــــاکـ هــــــا | مشاهده دمــو | دریافت کد |
7 | |||
8 | |||
9 | |||
10 |
دانلود صوت عشق همینجاست | کد صوتی برای سایت و وبلاگ | ||
![]() | ![]() |
زندگی می گذرد ؛سختی ها و راحتی ها ،پستی ها و بلندی ها .ولی چیزی که می ماند برای آخرت انسان ،عمل خویش است . همیشه در این آرزو باشید که عاشق خدا شوید و به او نزدیک شوید .دنیا را برای دنیا دوستان بگذارید و همیشه پیرو خط رهبری باشید
سردار شهید عبدالحسین حمایتی
فرمانده عملیات کمیته انقلاب اسلامی(سابق)استان بوشهر
تاریخ تولد: پانزده خرداد 1345
شهر بوشهر
عرصه رشادتهای وی : عملیات والفجر 2 - عملیات بزرگ خیبر - عملیات فتح 3
عملیات والفجر 8 - عملیات آزاد سازی بندر استرا تژیک فاو
شهادت:
در تاریخ 6/ 6/ 1366 در یک درگیری نابرابر با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر در کوهستانهای اطراف گاوبندی به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد
ایشان همیشه متبسم و خندان بود و به هیچ وجه مشکلات و ناراحتی خود را در چهره نشان نمی داد .موضوع مهمی که وجود داشت ،روح بزرگ ایشان بود .او با وجود سن کم و بدون اینکه به کلاس عرفان برود ،یک عارف واقعی بود .
سکوت او ،کلامش ،تصمیم گیری او و کارهای خیری که انجام می داد ؛حاکی از دل بزرگ و روح بزرگتر او بود که ایشان را در سطح استان و نیز خیلی از مسئولین تهران ،به یک چهره محبوب تبدیل کرده بود .
وی ،در دنیا احساس تنگی می کرد ؛ به همین خاطر همیشه در صدد رفتن به جبهه بود و چندین بار نیز به جبهه رفت .
یادم نمی رود که ایشان ،در ساعتی از شب ،در محل کمیته استان ،حدود نیم ساعت سرش را روی دوش من گذاشته بود و گریه می کرد و می گفت :دعا کن من شهید شوم !البته او حق داشت ،چون میوه رسیده بود و باید چیده می شد ؛آن هم توسط خداوند متعال .
او نامش حسین بود ،و به همین علت ،هم در قول و هم در عمل به امامش اقتدا کرد . او مثل مولایش امام حسین (ع) چند روز زیر آفتاب گرم و سوزان بود و قطعا تشنه شهید شد ، مانند مقتدای خود و مطمئنا در آن دنیا ،نزد امام حسین (ع) ،زندگی اخروی را دنبال می کند .به همین دلیل بود که وقتی شفای پدرش را از امام حسین خواست ،امام (ع) روی ایشان را زمین نینداخت و کلام ایشان را به گوش جان خرید و پدر مهربان حسین را شفا داد .